-
دل...
یکشنبه 1 شهریور 1394 13:03
این بار که آمدی ،، دستانت را روی قلبم بگذار ،، تا بفهمی ،، این دل ، با دیدن تو نمی تپد .. میلــرزد ..
-
قلبم
یکشنبه 1 شهریور 1394 13:01
زندگی یعنی همین امروز همین حالا .. یعنی در آغوشت تا همیشه تا فردا .. زندگی یعنی نگاه تو .. کوک کردن قلبم با صدای تو ..
-
شب بارونی
یکشنبه 1 شهریور 1394 13:00
شب بارونی من و بارون وشب و تو تو سکوت این خیابون نم نم بارون اشک ها بوسه ی ما زیر بارون من و تو بوسه ای از نور لرزش اشک روی گونه طعم لب های قشنگت گرمی دستِ رو شونه کاشکی که همیشگی شه این شب و این لحظه هامون کاشکی عشق همیشه باشه تا تموم شه غصه هامون جمله ی (دوسِت دارم)رو از زبون تو شنیدم هرچی خوبیه تو دنیا من تو چشمایِ...
-
روز و شب باران عشق می بارد این حوالی...!
یکشنبه 1 شهریور 1394 12:59
روز و شب باران عشق می بارد این حوالی ...! باران که می بارد ... دلم از روی احساسی عجیب پر می کشد به سوی تو با یاد چشمانی نجیب باران که می بارد ... دلم خواهد ببیند روی تو باران که می بارد ... نسیم خواهد ببوسد موی تو اشک دو چشم آسمان از دوری گل پونه هاست خورشید پنهان پشت ابر هر لحظه در آغوش ماست باران نشان عاشقیست در...
-
آغاز عشق این شبهاست
یکشنبه 1 شهریور 1394 12:57
آغاز عشق این شبهاست ... شب پر از رازهای پنهان است آسمان هم شکوفه باران است من ودلتنگی وفراق تو هرشب این خانه پر ز مهمان است آری،آغاز عشق این شبهاست چشم عاشق همیشه گریان است رسم عاشقی که میدانی؟ عشق آغاز ومرگ پایان است گر نباشد نگاه پاک تو این دلم بی قرار ونالان است گر تو باشی همیشه یار من شادی ام دم به دم فراوان است...
-
قرارمون تو آسمون...
یکشنبه 1 شهریور 1394 12:57
قرارمون تو آسمون ... قرارمون تو آسمون ،دلامون اما رو زمین دلم واست تنگ شده بود ،میخوام ببینمت،همین ! قرارمون تو رویاها ،خیلی قشنگ اما چه دور میخوام ببینمت ولی ،میگن تو رفتی توی نور قرارمون یادت نره ،میخوام بیای مثل قدیم مگه یادت رفته که ما ،قول وقرار به هم دادیم قرارمون تو آسمون ،شاید منم یه روز بیام از این پایین...
-
"تـــــــو"
یکشنبه 1 شهریور 1394 12:55
گاهی همه زندگی ات در یــــــک "تـــــــو" خلاصه می شود... "تـــــــو" در خلـــوتــم قدم می زنی و صدای پای "تــــــــو" می شود ملـــــودی آرام ذهــــن من... هر ردی که از مــــــن بگیری به "تـــــو" می رسد... "تـــــو" می شوی دنـــــیای من... "تــــو" می شوی...
-
بگـــــــــو من عاشقم یا تو...؟؟؟
یکشنبه 1 شهریور 1394 12:54
فرق بین دوستت دارم و عاشقت هستم چیست؟ پاسخی زیبا از چارلی چاپلین پاسخ چارلی بسیار ساده بود وقتی گلی را دوست دارید آن را گلچین میکنید(می چینید) اما وقتی شما عاشق گلی هستید آن را هر روز آبیاری می کنید کسی که این(متن) را بفهمد زندگی را فهمیده است....
-
نظر کردے به سوے من، دلــم را زیر و رو کردے
یکشنبه 1 شهریور 1394 12:53
نظر کردے به سوے من، دلــم را زیر و رو کردے نگاهت معجزه بر من،تنم خوش عطرو بو کردے بگو من عاشقم یا تو؟ کنون مجنون تـــرم کردے بگو معشوق منم یا تـــــو؟ تو دیوانہ تــرم کردے من اکنون مست چشمانتــــ،تو اما مست تر از من منم عابد تویے معبــود،مرا شیـــــدا تـــــرم کردے بیـــــا و جان من بستان کزین تن برتـــــرم کردے که...
-
حس خوبی دارم.ولی
چهارشنبه 14 مرداد 1394 07:51
حس خوبی دارم وقتی هستی پیشم به خدا باور کن،دارم عاشق میشم ♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫ هر جا میرم،بویِ عطره تنش دور و بَره نمیدونم،زده سرم یا دنبالِ منه هر جا هستم،صدایِ خنده هاش تو گوشمه همه میگن،که اون قاتلِ عقل و هوشمه حس خوبی دارم،وقتی هستی پیشم گمونم این روزا،دارم عاشق میشم نکنی بی رحمی،شبو روز ابری شَم به خدا باور کن،دارم...
-
نیستی
چهارشنبه 14 مرداد 1394 07:29
نیستی و بدونه تو این خونه دلگیره نیستی و بی خودی باز داره گریم میگیره نیستی و خبر نداری که چقدر غمگینم که تموم شبهام خوابت و میبینم جایه تو دارم با عکسات صحبت میکنم دیگه دارم به همین بی کسی عادت میکنم همه شبهامو به یادت تا صبح بیدارم هنوزم مثله گذشته تو رو دوست دارم ♫♫♫ دله من تنگه یه دنیا تو رو کم دارم نمیدونی که...
-
دست نوشته های یک دوست 1
چهارشنبه 24 تیر 1394 08:41
ﺁﺭﺍﻣِﺶ ﻭُﺟــﻮﺩ ﻣَـﻦ؛ ﺑــﻮﺩﻧﻢ ﺩَﺭ کِنار توست؛ ﺑِﮕـﺬﺍﺭ ﺣَـﺴــﻮﺩﺍﻥ، ﻫَـــــــــــﺮ ﭼِـﻪ می ﺧﻮﺍﻫَـﻨـﺪ ﺑﮕــﻮﻳَـﻨـﺪ، ﺟُﺰ ﺗــــﻮ ﻭ عشق تو، ﺗـﻤـاﻡ ﺩﻧـﻴـــﺎ... ﭘَـﺮ..... وقتی آغوشت را به روی آرزوهایم باز می کنی آنقدر مجذوب گرمای وجودت می شوم که جز آرامش آغوشت تمام آرزوهای خواستنی دیگر را از یاد می برم... دوستت دارم ! فقط...
-
دست نوشته های یک دوست 2یه وقتایی...
چهارشنبه 24 تیر 1394 08:39
یه ﻭﻗﺘﺎﻳﻲ ﻫﺴﺖ واسه دخترا که ﻗﺸﻨﮕﻴﺶ ﺑﺎ ﻫﻴﭽﻲ ﻗﺎﺑﻞ ﻣﻘﺎﻳﺴﻪ ﻧﻴﺴﺖ ٠٠٠ پوﺷﻴﺪﻥ ﭘﻴﺮﺍﻫﻦ ﻣﺮﺩﻭﻧﻪ ﻱ ﻋﺸﻘﺖ ٠٠٠ در ﺣﺎﻟﻴﻜﻪ ﺑﻪ ﺗﻨﺖ ﺯﺍﺭ ﻣﻲ ﺯﻧﻪ ٠٠٠!! وﻗﺘﻲ ﺍﺱ ﺍﻡ ﺍﺱ ﻣﻲ ﺯﻧﻪ ﻛﻪ ٠٠٠ ﺧﺎﻧﻮﻣﻢ ﺭﺳﻴﺪﻱ ﺧﻮﻧﻪ ٠٠٠؟؟ وقتی ﻳﻪ ﭘﺴﺮﻱ ﺑﺪ ﻧﮕﺎﺕ ﻣﻲ ﻛﻨﻪ ٠٠٠ و اﺧﻤﺎﺵ ﻣﻴﺮﻩ ﺗﻮ ﻫﻢ ٠٠٠!! وﻗﺘﻲ ﺗﻮ ﻳﻪ ﺑﺸﻘﺎﺏ باهاش غذا ﻣﻲ ﺧﻮﺭﻱ وقتی ﺑﺎ ﻛﻠﻲ ﺫﻭﻕ ﻭ ﻋﻼﻗﻪ ٠٠٠ ﺑﺮﺍﺕ ﻟﻘﻤﻪ ﻣﻴﮕﻴﺮﻩ...
-
من با یه دنیا خاطره تو
سهشنبه 23 تیر 1394 08:46
من من من با یه دنیا خاطره تو تو به من گفتی برو من من من چه جوری جدا شم از تو من من من می خوام از دنیا برم تو می گی تنهایی برو من من من می میرم جدا شم از تو من من من با دلی خون از غم تو چی میشه بمونی با من من من نگو شرم می کنم از تو من من من با خودم میگم دل تو چرا بد میکنه با من من من باشه دل می کنم از تو رفتم از شهر...
-
بمونم تو کما
چهارشنبه 1 آبان 1392 10:18
خیلی وقته نفساتو کم دارم واسه من آخه مثه تو کی میشه آخه کی مثل تو پاک و مهربون واسه من مثل فرشته ها میشه تو یه احساس عجیبی که برام معنی سادگی و نجابتی تو یه احساس قشنگی تو برام تو برام یه عشق با شرافتی نزار بمونم تو کمابه قلب من نفس بده زندگی مو فقط چشات به من میتونه پس بده نزار تو سایه های شب بدون تو تموم بشم بیا تو...
-
خدایا خسته ام من
سهشنبه 10 اردیبهشت 1392 14:17
خدایا خسته ام من نمی دانم چه می خواهم خدایا به دنبال چه می گردم شب و روز چه می جوید نگاه خسته ی من چرا فسرده است این قلب پر سوز ز جمع آشنایان می گریزم به کنجی می خزم آرام و خاموش نگاهم غوطه ور در تیرگی ها به بیمار دل خود می دهم گوش گریزانم از این مردم که با من به ظاهر همدم و یکرنگ هستند ولی در باطن از فرط حقارت به...
-
همه می دونن
سهشنبه 10 اردیبهشت 1392 10:19
-
دیشب...
شنبه 17 فروردین 1392 15:58
دیشب تـا صبــح دسـتانم بـه دنبــال دسـتـانت گریست کـودکانـه تـو را بهـــانه میــــکرد... دیـشب تـا خـــود صبح آغوشم برای آغوشت بغض کــــرد! ساده بگویم دیشب دلم ... د لم بی پروا... هوای بودنت را میــــکرد...!
-
همین یک لحظه...
شنبه 17 فروردین 1392 15:57
کسی هرگز نمی داند چه سازی می زند فردا چه می دانی تو از امروز چه می دانم من از فردا همین یک لحظه را دریاب که فردا می شویم تنهای تنها
-
روزی که
شنبه 17 فروردین 1392 15:57
روزی که... روزی که رفتی فضای خانه ام طوفانی و تار شد. و ابر های دلم شروع به گریستن کرد. کاش بودی تا دستانم را در دستان پر مهرت می گذاشتم. چه وقتها که دوست داشتم باشی و به وجودت ببالم. امروز پس از سالیان آن جاده را به امید روشنایی می روم که بار دیگر گرمای محبتت را با تمام عشقم لمس کنم. باور کن بی تو بودن سخت است هنوز...
-
کاش می دونستی
شنبه 17 فروردین 1392 15:56
کاش می دونستی... کاش می دونستی چقدر دلم بهانه ی تو را میگیره هرروز کاش می دونستی چقدر دلم هوای با تو بودن کرده کاش می دونستی چقدر دلم از این روزهای سرد بی تو بودن گرفته کاش می دانستی چقدر دلم برای ضرب آهنگ قدمهایت گرمی نفسهایت، مهربانی صدایت تنگ شده کاش می دانستی چقدر دلواپس توام کاش می دانستی چقدرتنهام ، چقدرخسته ام...
-
دلم برای با تو بودن........
شنبه 17 فروردین 1392 15:53
دلم برایت تنگ می شود گرچه اینجا نیستی هر جا می روم یا هر کار می کنم صورت تو را در خیال می بینم و دلم برایت تنگ می شود دلم برای همه چیز گفتن با تو تنگ می شود دلم برای همه چیز نشان دادن به تو تنگ می شود دلم برای چشم هایمان تنگ می شود که پنهانی به هم دل می دادند دلم برای نوازشت تنگ می شود دلم برای هیجانی که با هم داشتیم...
-
تنها بگو.....
شنبه 17 فروردین 1392 15:52
تنها بگو..... حرفهایم… دلخوریهایم… وتمام اشکهای من… بماند برای بعد ... تنها به من بگو با او چگونه میگذرد که بامن نمیگذشت ؟؟؟؟؟؟
-
برگرد
شنبه 17 فروردین 1392 15:50
برگــــرد ... بر گــــرد .... یـــادت را جــــا گــــذاشـــته ای.... نمی خــــواهم عمـــری به ایـــن امیـــد باشـــم کـــه روزی بـــرای بردنـــش برمی گــــردی!!!
-
بی وفا
شنبه 17 فروردین 1392 15:49
بی وفا... یه وقــــتایی که دلت گـرفته.. بغض داری.. آروم نـیستی ! دلت بـــراش تـنگ شده.. حـوصله ی هـیـچـکسو نـداری ! به یــاد لحظه ای بیوفت کـه : اون هــمه ی بی قـراری هــایِ تـو رو دیـــد.. امـّـا ؛ چـشمـاشـو بست و رفــت !
-
خداروشکر
چهارشنبه 22 آذر 1391 17:17
خدایا به خاطر تمام چیزهایی که دادی، ندادی، دادی پس گرفتی، ندادی بعدا دادی، ندادی بعدا میخوای بدی، دادی بعدا میخوای پس بگیری، داده بودی و پس گرفته بودی، اگه بدی پس میگیری، پس گرفتی بعدا میخوای بدی، اگه میخواستی بدی و فکر کردم که دادی ولی ندادی، شُکر
-
گاغذ سفید
سهشنبه 30 آبان 1391 17:32
من مانده ام و یک برگه سفید!!! یک دنیا حرف نا گفتنی!!! و یک بغل تنهایی و دلتنگی... درد دل من در این کاغذ کوچک جا نمی شود!!! در این سکوت بغض آلود قطره کوچکی هوس سرسره بازی می کند! و برگ سفیدم عاشقانه قطره را به آغوش می کشد! عشق تو نوشتنی نیست... در برگه ام , کنار آن قطره یک قلب کوچک می کشم !
-
دل تنگ
سهشنبه 30 آبان 1391 17:28
بی گاه ، دلت تنـــگ می شـود خـــرد می شود ویـــران می شـود بی آنکه حتی دلیلش را بدانی می گوینــد : دل بہ « دل » راه دارد . . . حتما دل عـــزیــــزی این چنیــن بارانـــــی است!
-
غروب
سهشنبه 30 آبان 1391 17:27
باز هم یک غروبِ رنگین است پیکر عصر زهرآگین است لحظههایی بدونِ بودن تو لحظههایی که سرد و سنگین است نیستی تا تسلیام باشی! و چه قدر آفتاب خونین است منم ویک غروب پاییزی و غزل حس وحال دیرین است درک این عصر در هجوم غزل؛ این غروب ای خدا چه غمگین است
-
دلم گرفته
سهشنبه 30 آبان 1391 17:25
دلم عجیب گرفته ، پاهایم را محکم بغل می کنم تا در پیله ی تنهایی ام جایی برای اشک ها باز شود ...