شب رخ

شب رخ

شبرخ
شب رخ

شب رخ

شبرخ

باران بی وفا

بهترین و جدیدترین خدمات وبلاگ نویسان جوان                www.bahar22.com

ای باران تو دیگر چرا بی وفا شده ای؟

و باز دلتنگ تو هستم ای باران بی وفا !
ای باران مدتی است که دیگر بر این تن خسته ام نمیباری ، و هوای ما را نداری .
ای تنها سر پناه من در لحظه های تنهایی هایم تو دیگر چرا بی وفا شده ای.
چرا دیگر با باریدنت مرا آرام نمیکنی . مدتی است که دیگر در کوچه های دلتنگی قدم نمیزنم و در کنج اتاق تنها به آسمان نگاه می اندازم تا ابری شود ، اما آسمان مدتی است که آرام آرام است.
و باز به انتظار تو نشسته ام ای باران بی وفا!
ای تنها سر پناه من در لحظه های دلتنگی ببار که من نیز بغض غریبی در گلویم نشسته است و دلم میخواهد همراه با تو ببارم.
و باز ببار ای تنها سر پناه من در کوچه های دلتنگی.
ببار که دلم برای صدایت ، راه رفتن در زیر قطره های پر محبتت تنگ شده است.
ببار که من جز تو هیچ سرپناهی را ندارم که در زیر آن به این سرنوشت بی مروت بیندیشم.
و باز مدتی است که دیگر نمیباری ، تو دیگر چرا بی وفا شده ای!
ای باران ببار و با قطره های پر از مهرت بر این تن خسته و پر از گرد و غبار بی محبتی ها جانی تازه ببخش.
یک عالمه درد دل و دلتنگی در دلم دارم ، و باز ببار تا در زیر قطره هایت درد دل هایم را به تو بگویم.
ای باران تو یکی بیا و بی وفا نباش و لااقل هوای ما را داشته باش.


بهترین و جدیدترین خدمات وبلاگ نویسان جوان                www.bahar22.com

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد